زمان جاری : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 - 12:17 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 53 RE نماد فرهر در دست بزرگان فوتبال اروپا
نماد فرهر در دست بزرگان فوتبال اروپا




سه شنبه 31 مرداد 1391 - 18:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh / admin / f_hamedi /
moein-dorribakhsh آفلاین



ارسال‌ها : 185
عضویت: 3 /3 /1391
محل زندگی: بابل
شناسه یاهو: Moein.Dorri
تشکرها : 323
تشکر شده : 292
پاسخ : 54 RE مدیریت تعارض
با سلام.امروز در مورد تعارض و مدیریت تعارض نظرات شما رو می پرسیم.

دو گروه ممکن است در اهداف توافق داشته باشند اما در چگونگی رسیدن به آن اهداف با هم مخالف اند.مدیران باید بکوشند تا راهی برای ایجاد تعادل بین تعارض و همکاری پیدا کنند.

به نظر من تعارض مثل قلاب سنگه.وقتی یه سنگ به جلو میره سنگ دیگه رو به سمت جو میکشونه.
تو شرکت ها هم به همین صورت راه حل هایی که به وسیله یک گروه بیان میشه ، توسط گروه دیگه نقد میشه و نقص های اون برطرف می شه و برعکس.و این کارها سبب ایجاد فرصت و رسیدن به اهداف شرکت میشه.اگر جریان تعارض توسط مدیر کنترل بشه منفعت این جریان به شرکت می رسه.

بعضی از مدیران مخالف سرسخت تعارض ،حتی به شکل خفیف اون هستند.و معتقدند حتی اندک تعارض باعث ایجاد هرج و مرج میشه.

نظر شما در مورد تعارض چیه؟موافق هستید یا مخالف؟

آیا میشه تعارض رو کنترل کرد؟

لطفاً نظر بدهید.

امضای کاربر : راه رهايی از تعلل، اقدام كردن است.
چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 12:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از moein-dorribakhsh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: f_hamedi / abbas /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 55 RE گفتگو
علت پیشرفت کشورهای توسعه یافته از نظر پروفسور حسابی

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است. ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده و در کشوی میز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود.

پروفسور با لبخند تعجب آوری، به من گفت: این دسته چک را دانشگاه برای شما، مانند تمام پژوهشگران دیگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمایش ها به تجهیزاتی نیاز داشتید، بدون معطلی به کمپانی سازنده تجهیزات اطلاع بدهید. آن تجهیزات را، برای شما می آورند و راه می اندازند و بعد فاکتوری به شما می دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روی چک می نویسید و تحویل کمپانی می دهید. به این ترتیب آزمایش های شما با سرعت بیشتری پیش می روند.

توضیح پروفسور مرا شگفت زده کرد و از ایشان پرسیدم: بسیار خوب، ولی این جا اشکالی وجود دارد، و آن امضای چک های سفید است؛ اگر کسی از این چک سوء استفاده کرد، شما چه خواهید کرد؟با لبخند بسیار آموزنده ای چنین پاسخ داد: "بله، حق با شماست. ولی باید قبول کنید، که درصد پیشرفتی که ما در سال بر اساس این اعتماد به دست می آوریم، قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد نیست."

"این نکته، تذکر یک واقعیت بزرگ و آموزنده بود. نکته ای ساده که متاسفانه ما در کشورمان نسبت به آن بی توجه هستیم."

یک روز که در آزمایشگاه مشغول به کار بودم، دیدم همین پروفسور از دور مرا به شکلی غیر معمول، نگاه می کند. وقتی متوجه شد که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندی بسیار
جذابی کنارم آمد و گفت: آقای دکتر حسابی، شما تازگی ها چقدر صورتتان شبیه افراد آرزومند شده است؟ آیا به دنبال چیزی می گردید، یا گم گشته خاصی دارید؟

من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسی گفتم: بله، من مشغول تجربه ی نظریه ی خودم در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم. برای همین، اگر یک فلز با چگالی زیاد، مثل شمش طلا با عیار بالا داشتم، از آزمایش های متعدد، روی فلزهای معمولی خلاص می شدم و نتایج بهتری را در فرصت کمتری به دست می آوردم؛ البته این یک آرزوست.

او به محض شنیدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمی گویید؟

گفتم آخر خواسته من، چیز عملی نیست. من با شمش آلومینیوم، میله برنز و میله آهنی تجربیاتی داشته ام. ولی نتایج کافی نگرفته ام و می دانم که دستیابی به خواسته ام غیر ممکن است.

پروفسور وقتی حرف های مرا شنید از ته دل خنده ای کرد و اشاره کرد که همراه او بروم.

با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمدیم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمی که تلفنچی و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظی کرد و رفت.

من که هنوز باورم نمی شد، فکر می کردم پروفسور قصد شوخی دارد و سربه سرم می گذارد. با نومیدی به تعطیلات آخر هفته رفتم.

در واقع 72 ساعت بعد، یعنی روز دوشنبه که به آزمایشگاه آمدم، دیدم جعبه ای روز میز آزمایشگاه است. یادداشتی هم از طرف همان خانم تلفنچی، روی جعبه قرار داشت که نوشته بود امیدوارم این شمش طلا، به طول 25 سانتی متر و با قطر 5 سانتی متر با عیار بسیار بالایی به میزان 24، که تقاضا کرده اید، نتایج بسیار خوبی برای کار تحقیقی شما بدست دهد.

با ناباوری ولی اشتیاق و امید به آینده ای روشن کارم را شروع کردم. شب و روز مطالعه و آزمایش می کردم تا بهترین نتایج را بدست آورم.

حالا دیگر نظریه ام شکل گرفته بود و مبتنی بر تحقیقات علمی عمیق و گسترده ای شده بود.

بعد از یکسال که آزمایش های بسیار جالبی را با نتایج بسیار ارزشمندی به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلای خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمایش روی آن انجام داده بودم را داخل یک
جعبه روی میز خانم تلفنچی گذاشتم.

به محض اینکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و امیدی، از من پرسید: آیا از تحقیقات خود، نتایج لازم را بدست آوردید؟

فوراً پاسخ دادم: بلی، نتایج بسیار عالی و شایان توجهی، بدست آوردم. به همین دلیل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولی بسیار نگران هستم. زیرا این شمش، دیگر آن شمش اولی نیست، و در جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسیدم حالا باید چه کار کنم؟ چون قسمتی از این شمش را بریده ام، سوهان زده ام و طبیعتاً مقداری از طلاها دور ریخته شده است.

خانم تلفنچی با همان روی خوش لبخند بیشتری زد و به من گفت: اصلاً مهم نیست، نتایج آزمایش شما برای ما مهم است. مسئولیت پس دادن این شمش با من است.

وقتی با قدم های آرام و تفکری ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه می آمدم، به این مهم رسیدم، که علت ترقی کشورهای توسعه یافته، همین اطمینان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقیقاتی می باشد و بس، یعنی کافیست شما در یک مرکز آموزشی، دانشگاهی و یا تحقیقاتی کار کنید، دیگر فرقی نمی کند که شما تلفنچی باشید یا استاد.

چون تمام مجموعه آن مراکز در کشورهای پیشرفته دارای احترام هستند و بسیار طبیعی است که وقتی دست یک پژوهشگری در امر تحقیقات و یا تمام تجهیزات باز باشد و دارای احترامی شایسته باشد، حاصلی به جز توسعه علمی در پی نخواهد داشت.

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 56 RE گفتگو
بزرگترین مانع پیشرفت ما



یه روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را توی تابلوى اعلانات دیدن که توش نوشته شده بود :

دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه ای که ساعت ۱۰ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.

در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکاراشون ناراحت شدند امّا پس از مدتى، کنجکاو شدند تا بدونن کسى که مانع پیشرفت اونها در اداره بوده چه کسی بوده ؟!!
این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت۱۰ به سالن اجتماعات کشوند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خودشون فکر مى‌کردن : این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما تو اداره بوده ؟ به هر حال خوب شد که مرد!

کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت رفتن و وقتى به درون تابوت نگاه کردن ناگهان خشکشون زد و زبونشون بند اومد.

آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کسی که به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خودشو توی آینه مى‌دید. نوشته‌اى نیز با این مضمون در کنار آینه بود :

تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.



شنبه 11 شهریور 1391 - 23:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 57 RE گفتگو
ملل مختلف اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانند؟!!

امریکا: ۸ ساعت کار، ۸ ساعت استراحت، ۲ ساعت ماندن در ترافیک، ۲ ساعت تفریح ناسالم، ۲ ساعت تماشای تلویزیون، ۲ ساعت کار با اینترنت
*
فرانسه: ۸ ساعت کار، ۶ ساعت استراحت، ۲ ساعت قدم زدن در خیابان، ۴ ساعت کتاب خواندن، ۲ ساعت حرف زدن علیه تلویزیون، ۲ ساعت خندیدن
*
ایتالیا: ۴ ساعت کار، ۸ ساعت خواب، ۴ ساعت غذا خوردن، ۶ ساعت حرف زدن، ۲ ساعت خیابان گردی
*
آلمان: ۸ ساعت کار، ۸ ساعت خواب، ۲ ساعت اضافه کار، ۲ ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی، ۲ ساعت مطالعه، ۲ ساعت فکر کردن به خودکشی
*
کوبا: ۸ ساعت کار، ۸ ساعت تفریح، ۴ ساعت خواب، ۴ ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو
*
عربستان سعودی: ۸ ساعت تفریح همراه با کار، ۶ ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان، ۱۰ ساعت خواب
*
مصر: ۴ ساعت کار، ۸ ساعت خواب، ۸ ساعت کشیدن قلیان، ۲ ساعت گوش کردن به ام کلثوم، ۲ ساعت حرف زدن در مورد گذشته
*
هندوستان: ۸ ساعت جستجوی کار، ۶ ساعت خواب، ۶ ساعت تماشای فیلم، ۲ ساعت جستجو برای محل خواب، ۲ ساعت برای رد شدن از خیابان
*
پاکستان: ۴ ساعت کار غیر مجاز، ۸ ساعت خواب در حین کودتا، ۸ ساعت اعتراض علیه کودتا، ۴ ساعت فرا ر از دست پلیس
*
ایران: ۸ ساعت خواب، ۸ ساعت استراحت، ۲ ساعت حرکت در ترافیک، ۱ ساعت کار، ۳ ساعت بحث در مورد گذران اوقات تعطیلات و بین التعطیلین، ۲ ساعت بحث در مورد فلسفه و سیاست

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 58 RE گفتگو
بازار تولید داخلی



چند وقت پیش جایی خوانده بودم که در یک نظرسنجی، اکثریت مردم ژاپن به محصولات ساخته شده توسط کشور خودشان بسیار بیشتر از محصولات خارجی تمایل و اعتماد دارند. می‌گویند در کشور ژاپن ، شخصی که به فروشگاه برای خرید می‌رود اگر کالای خارجی‌ای را انتخاب کند در حالی که کالای مشابه ژاپنی آن هم موجود باشد، دیگران به او به شکل بدی نگاه می‌کنند انگار جنایتی مرتکب شده است!. بر اساس همین فرهنگ است که گفته می‌شود ، سالهاست مردم ژاپن برنج کم کیفیت و ریز محصول کشور خودشان را به برنجهای مرغوبتر خارجی ترجیح می‌دهند. تا اینگونه از کشاورزی و صنعت داخلی‌شان حمایت کنند.

یکی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفته بود ، مثلاً وقتی برای خرید وسایل بهداشتی به فروشگاه می‌روم، اگر ببینم 2 کالای همسان و با کیفیت یکسان ولی یکی ساخت ژاپن و دیگری ساخت کشور خارجی وجود دارد، حتی اگر کالای ژاپنی کمی هم گرانتر باشد، باز هم آن را به کالای خارجی ترجیح می‌دهم. برعکس خیلی از ما ایرانیها که اعتمادمان به کالاهای خارجی بیشتر از کالاهای داخلی است. البته هدف من از مثال زدن مردم و کشور ژاپن ، مانند بعضی آقایان که در سالهای گذشته بعد از سفر به این کشور، ژاپن را الگوی توسعه و پیشرفت ما معرفی کردند، نیست .

باید از خودمان بپرسیم، واقعا چرا ما نسبت به محصولات خودمان بی‌تمایل و بی‌اعتمادیم!!؟

افرادی که محصولات خارجی را به تولید مشابه داخل آن ترجیح می‌دهند هم دلایلی دارند که از میان این دلایل میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :

1- کیفیت محصولات ایرانی پایین هست.
در جواب این سخن باید گفت: همیشه هم اینگونه نیست! خیلی از محصولات ایرانی هستند که با مشابه خارجی آن برابری می کنند. مثالهای زیادی در این باره وجود دارد. ولی ما باز هم جنس خارجی را ترجیح می‌دهیم!!

2- در محصولات ایرانی کم فروشی و تقلب زیاد است!
جواب: همه ما از تقلب زخم خورده‌ایم. ولی حقیقت این است که تقلب در محصولات خارجی نیز هست. مثلا همه می‌دانیم که بسیار از کالاهایی که در چین ساخته می‌شوند با مارک آمریکا ، ژاپن و کشورهای اروپایی فروخته می‌شوند ، ولی با این که ما از این موضوع اطلاع داریم ، باز هم اعتماد بیشتری به آن کالاها داریم


3- محصولات ایرانی ، پشتیبانی و خدمات پس از فروش خوبی ندارند!

قبول داریم. نمونه‌های زیادی وجود دارد. اگر مثلا یک وسیله الکترونیکی مثل تلویزیون خریده باشید، این مشکل را به خوبی درک می‌کنید. در آن موقع که شرکت خدمات دهنده به هر بهانه‌ای سعی می‌کند از انجام وظیفه خود طفره برود.

4- کالای خارجی (چینی) ارزان تر هستند.
این فقط ما نیستیم که باید مشکل کالاهای ارزان چینی مواجه هستیم. همه دنیا با مشکل کالاهای ارزان چینی روبه‌رو هستند. فرمولی که چینیها برای ارائه محصول ارزان بکار می‌برند عبارتست از:
کیفیت پایین + دستمزد بسیار کم برای کارگران + حمایت از صادرکنندگان = محصول ارزان
به غیر از مورد آخر، با توجه به فرهنگ و اعتقاداتمان، ما نمی‌توانیم به 2 مورد اول عمل کنیم.

فارغ از این دلایلی که بعضی‌ها می‌آورند، هنوز هم یکی از مشکلات در کشور ما این است که ، خودمان را ناتوان می‌بینیم و گاهی عقده حقارت نسبت به خودمان داریم. هنوز هم کسانی هستند که کالاهای تولید داخل را به سخره می‌گیرند و اعتقاد دارند که ایرانی به درد هیچ کاری نمی‌خورد. البته این مشکل برای برطرف شدنش نیاز به کار فرهنگی بیشتری دارد.

نکته قابل توجه این است با خرید هر کالای خارجی‌ به همان میزان به شرکتهای چینی یا غربی سود می‌رسانیم و به همان اندازه به صنایع داخلی ضرر می‌زنیم. ضرر به صنایع داخلی هم یعنی کمک به بیکاری برادر، دوست، فامیل و همسایه خودمان. بیکار شدن یک جوان مجرد در آستانه ازدواج یا مردی عیال‌وار و در نتیجه سوق دادن آنها به سمت راههای خلاف ، ناهنجای‌های اجتماعی و ...

حالا این ما هستیم و این ادعاهای مسلمانی .

(منبع : وب سایت تخصصی مدیریت صنعتی)

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 59 RE گفتگو
چگونه مورچه ها مسیر خود را پیدا می کنند ؟ ( الگوریتم مورچه )

لگوریتم مورچه برای اولین بار توسط دوریگو (Dorigo) و همکارانش به عنوان یک راه حل چند عامله برای مسائل مشکل بهینه سازی مثل فروشنده دوره گرد ارائه شد.

الگوریتم کلونی مورچه الهام گرفته شده از مطالعات و مشاهدات روی کلونی مورچه هاست. این مطالعات نشان داده که مورچه ها حشراتی اجتماعی هستند که در کلونی ها زندگی می کنند . یکی از مهمترین و جالبترین رفتار مورچه ها، رفتار آنها برای یافتن غذا است و بویژه چگونگی پیدا کردن کوتاهترین مسیر میان منابع غذایی و آشیانه.

مورچه ها برای ساخت لانه سه فعالیت مشخص از خود بروز می دهند. ابتدا برای یافتن مکانی مناسب جهت ساختن لانه تلاش می کنند . هر مورچه به محض رسیدن به فضایی که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد شروع به ترشح بزاق می کند و خاک را به بزاق خود آغشته می کند. بدین ترتیب گلوله های کوچک خاکی با بزاق خود می سازند. علیرغم خصلت کاملا تصادفی این رفتار، نتیجه تا حدی منظم است. در پایان این مرحله در منطقه ای محدود تپه های بسیار کوچک مینیاتوری از این گلوله های خاکی آغشته به بزاق شکل می گیرد. پس از این، همه تپه های مینیاتوری باعث می شوند تا مورچه ها رفتار دیگری از خود بروز دهند. در واقع این تپه ها به صورت نوعی نشانه برای مورچه ها عمل می کنند. هر مورچه به محض رسیدن به این تپه ها با انرژی بسیار بالایی شروع به تولید گلوله های خاکی با بزاق خود می کند. این کار باعث تبدیل شدن تپه های مینیاتوری به نوعی ستون می شود. این رفتار ادامه می یابد تا زمانی که ارتفاع هر ستون به حد معینی برسد. در این صورت مورچه ها رفتار سومی از خود نشان می دهند. اگر در نزدیکی ستون فعلی ستون دیگری نباشد بلافاصله آن ستون را رها می کنند در غیر این صورت یعنی در حالتی که در نزدیکی این ستون تعداد قابل ملاحظه ای ستون دیگر باشد، مورچه ها شروع به وصل کردن ستونها و ساختن لانه می کنند.

در دنیای واقعی مورچه‌ ها ابتدا به طور تصادفی به این سو و آن سو می‌روند تا غذا بیابند. سپس به لانه بر می‌گردند و ردّی از فرومون (Pheromone) به جا می گذارند. چنین ردهایی پس از باران به رنگ سفید در می‌آیند و قابل رویت اند. مورچه‌های دیگر وقتی این مسیر را می‌یابند، گاه پرسه زدن را رها کرده و آن را دنبال می‌کنند. سپس اگر به غذا برسند به خانه بر می‌گردند و رد دیگری از خود در کنار رد قبل می گذارند؛ و به عبارتی مسیر قبل را تقویت می‌کنند. فرومون به مرور تبخیر می‌شود که از سه جهت مفید است:


باعث می‌شود مسیر جذابیت کمتری برای مورچه‌های بعدی داشته باشد. از آنجا که یک مورچه در زمان دراز راه‌های کوتاه‌تر را بیش تر می‌پیماید و تقویت می‌کند هر راهی بین خانه و غذا که کوتاه‌تر و بهتر باشد بیشتر تقویت می‌شود و آنکه دورتر است کمتر.
اگر فرومون اصلاً تبخیر نمی‌شد، مسیرهایی که چند بار طی می‌شدند، چنان بیش از حد جذّاب می‌شدند که جستجوی تصادفی برای غذا را بسیار محدود می‌کردند.
وقتی غذای انتهای یک مسیر جذاب تمام می‌شد رد باقی می ماند.

پروسهٔ پیدا کردن کوتاه‌ترین مسیر توسط مورچه ها، ویژگی‌های بسیار جالبی دارد، اول از همه قابلیت تعمیم زیاد و خود- سازمانده بودن آن است. در ضمن هیچ مکانیزم کنترل مرکزی ای وجود ندارد. ویژگی دوم قدرت زیاد آن است. سیستم شامل تعداد زیادی از عواملی است که به تنهایی بی اهمیت هستند بنابراین حتی تلفات یک عامل مهم، تاثیر زیادی روی کارآیی سیستم ندارد. سومین ویژگی این است که، پروسه یک فرآیند تطبیقی است. از آنجا که رفتار هیچ کدام از مورچه‌ها معین نیست و تعدادی از مورچه‌ها همچنان مسیر طولانی تر را انتخاب میکنند، سیستم می تواند خود را با تغییرات محیط منطبق کند و ویژگی آخر اینکه این پروسه قابل توسعه است و می تواند به اندازهٔ دلخواه بزرگ شود. همین ویژگی‌ها الهام بخش طراحی الگوریتم هایی شده اند که در مسائلی که نیازمند این ویژگی‌ها هستند کاربرد دارند.اولین الگوریتمی که بر این اساس معرفی شد، الگوریتم ABC بود. چند نمونه دیگر از این الگوریتم‌ها عبارتند از:


- سیستم مورچه نخبگان : در این روش بهترین راه حل کلی در هر تکرار فرمون آزاد میکند .همچنین این روش برای تمام مورچه های مصنوعی باید انجام شود.

- سیستم مورچه ماکسیمم – مینیمم : یک مقدار کمینه و بیشینه برای فرمون تعیین کرده و فقط در هر مرحله بهترین جواب این مقدار را آزاد میکند و تمام گره های مجاور ان به مقدار فرمون بیشینه به مقدار دهی اولیه میشوند.

-سیستم کلونی مورچه : که قبلا در به آن پرداخته شد.

-سیستم مورچه بر اساس رتبه : تمام راه حل های بدست آمده بر اساس طول جواب رتبه بندی میشوند و بر اساس همین رتبه بندی مقدار فرمون آزاد سازی شده توسط آنها مشخص خواهد شد و راه حل با طول کمتر از راه حل دیگر با طول بیشتر مقدار فرمون بیشتری آزاد میکند .

-سیستم مورچه متعامد مداوم : در این روش مکانیزم تولید فرمون به مورچه اجازه میدهد تا برای رسیدن به جواب بهتر و مشترک با بقیه مورچه ها جستجو انجام دهد با استفاده از روش طراحی متعامد مورچه میتواند در دامنه تعریف شده خود به صورت مداوم برای بدست آوردن بهترین جواب جستجو کند که این عمل به هدف رسیدن به جواب بهینه و صحیح ما را نزدیک میکند . روش طراحی متعامد میتواند به دیگر روش های جستجو دیگر گسترش پیدا کنند تا به مزیت های این روش های جستجو اضافه کند.(منبع : الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه ها ، نویسنده : مارکو دوریگو)

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh / admin /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 60 RE گفتگو
منبع درآمد موزیلا

شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت ، گوگل ، یاهو و فیسبوک هرکدام به روشهای مختلفی اقدام به کسب درآمد می کنند. مثلآ مایکروسافت از محل فروش محصولات فراوان نرم افزاری مخصوصآ ویندوز و آفیس، شرکت گوگل از محل تبلیغات اینترنتی و فیسبوک نیز از طریق تبلیغات در سایتش کسب درآمد می کنند، ولی فایرفاکس مرورگری است رایگان و بدون هیچگونه تبلیغات.شاید این سوال در ذهن بوجود آید که شرکت موزیلا یا فایرفاکس درآمد لازم برای پوشش هزینه های خود را ازکجا کسب می کند؟
در واقع این شرکت قراردادهایی با شرکتهای مختلف انجام می دهد و از محل این قراردادها مبادرت به کسب درآمد می کند. برای اولین بار کمپانی عظیم AOL مبلغ دومیلیون دلار به موزیلا داد، سپس Mitch Kapor مبلغ ۳۰۰هزار دلار را برای راه اندازی سایت به این کمپانی داد. همچنین براساس قوانین آمریکا، شرکت موزیلا از پرداخت هر گونه مالیات معاف می باشد.

درسال ۲۰۰۶ شرکت موزیلا توانست ۶۶.۸ میلیون دلار از منبع سود سهام شرکتش در بورس ، درآمد کسب کند، از طرفی موزیلا با بستن قراردادی با گوگل، متعهد شد که موتور جستجوی گوگل را به عنوان موتور جستجوی پیشفرض مرورگرش قرار دهد، همچنین موزیلا متعهد شد که صفحه اصلی گوگل را به عنوان صفحه پیشفرض خانگی اش انتخاب کند. این قرارداد تا پایان سال ۲۰۰۶ بود ولی گوگل اقدام به تمدید آن تا پایان ۲۰۰۸ و سپس تا ۲۰۱۱ نمود. تقریبآ ۸۵درصد درآمد فایرفاکس تا سال ۲۰۰۶ از محل این قرارداد بود که معادل ۵۶.۸ میلیون دلار بود.

درواقع میتوان گفت که مهمترین منبع درآمد فایرفاکس از محل قراردادش با گوگل است.

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
abbas آفلاین



ارسال‌ها : 229
عضویت: 31 /2 /1391
محل زندگی: جويبار
شناسه یاهو: k.joybar
تشکرها : 214
تشکر شده : 360
پاسخ : 61 RE گفتگو

تکنوکراسی یا فن سالاری

تکنوکراسی Technocracy یا فن سالاری به حکومت تکنیک اطلاق می شود که در آن نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوسیلهٔ صاحبان فن اداره می شود. به عبارت دیگر ، فن‌سالاری به مفهوم هواداری از رهبری ارباب فن است که بر ماشینیسم و دانش فنی و مهارت‌های فناورانه تکیه دارد. تکنوکراسی پدیدة جدیدی است که با پیشرفت علوم و فنون و نقش روزافزون دانش و تخصّص به وجود آمده و در بسیاری از کشورهای پیشرفته تکنوکرات‌ها یا دانایان فن بدون توجه به دیدگاهها و خصوصیات طبقاتی آنها کارهای تخصصی را به دست گرفته‌اند.

اصطلاح تکنوکراسی در سال 1919 توسط مهندسی به نام ویلیام هنری اسمیت در کالیفرنیا ابداع شد و شخصی دیگر به نام هاوارد اسکات آن را رواج داد و فن سالاری به صورت یک جنبش اجتماعی در نخستین سالهای دوره رکود در ایالات متحده آمریکا رواج یافت. این اصطلاح در دهه 1960 در فرانسه متداول گردید و در آنجا آن را با نظریه‌های سَن سیمون که تشکیل جامعه‌ای تحت حاکمیت دانشمندان و مهندسان را پیش‌بینی کرده بود همسان دانستند و نویسندگانی چون ژان منو از آن در راستای استدلال رسیدن قدرت واقعی از نمایندگان برگزیده به کارشناسان استفاده کردند و از آن به حکومت فن سالاری اطلاق کردند.

شنبه 11 شهریور 1391 - 23:56
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از abbas به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: moein-dorribakhsh /
moein-dorribakhsh آفلاین



ارسال‌ها : 185
عضویت: 3 /3 /1391
محل زندگی: بابل
شناسه یاهو: Moein.Dorri
تشکرها : 323
تشکر شده : 292
پاسخ : 62 RE روابط عمومی
روابط عمومي به عنوان قلب تپنده سازمانها و نهادها عمل مي کند و به عنوان چشم بيناي ادارات مطرح مي شود.ومبرهن است که پويايي روابط عمومي موجب رشد و بالندگي مجموعه ها و ادارات و مراکزمي گردد. حال در اين مقاله به بحث پيرامون يکي از ابزارهاي مديريت روابط عمومي اشاره مي نمائيم.

مديران روابط عمومي مي توانند با تعامل سازنده وکارآمدبا اين ابزارها به مرز شکوفايي برسند چون رسانه ها هستند که در اکثر مواقع افکار عمومي را مد يريت کرده و به چالش مي کشند.

مديران روابط عمومي مي توانند با تعامل سازنده وکارآمدبا اين ابزارها به مرز شکوفايي برسند چون رسانه ها هستند که در اکثر مواقع افکار عمومي را مد يريت کرده و به چالش مي کشند.

تعاريف روابط عمومي

روابط عمومي يک حرفه و شغلي است که تعدادي از علوم را به کمک مي گيرد تا ارتباطي دو سويه را بين سازمان و مخاطب برقرار نمايد.

روابط عمومي هنر است، علم است، فن است. روابط عمومي آيينه تمام‌نماي سازمان و جايگاه دريافت و انتقال اطلاعات است. روابط عمومي وظيفه تبليغ، ترغيب، تشويق و نفوذ در افكار عمومي را بر عهده دارد. روابط عمومي پل ارتباطي مردم و سازمان و جايگاه دريافت و انتقال اطلاعات است. ايجاد حسن تفاهم، حسن رابطه متقابل وظيفه اصلي روابط عمومي است. روابط عمومي اعمال مديريت، فلسفه مديريت، فلسفه اجتماعي مديريت، مشاور مديريت و كاركرد ارتباطي مديريت است

همچنين دايره المعارف " وبستر " مي نويسد روابط عمومي همان چيزي است که اگر درست شناخته شود و به طور اصولي به آن پرداخته شود عنصري اساسي براي به تحقق پيوستن ارزشها، ايجاد تفاهم متقابل، درک درست واقعيت، موقعيتهاي شغلي و اجتماعي و صدها هدف ديگر است.
منبع



امضای کاربر : راه رهايی از تعلل، اقدام كردن است.
دوشنبه 13 شهریور 1391 - 08:58
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از moein-dorribakhsh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: abbas / admin /



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :